روز نوشته های یک تبعیدی

هر حسی است به خاطر هوای توست زادگاهم هلیله

روز نوشته های یک تبعیدی

هر حسی است به خاطر هوای توست زادگاهم هلیله

معلم

آ نجا که چشم تست ، شهاب های خاکستر شده و ستارگان فرو مرده شفا می گیرند و هر جا که نظر می

 افکنی ، رویشگاه جاوید گیاهان می شود ، و در این میان ، ذره ای هستم که در دور ترین کهکشان های

 حیات به جاذبه خورشیدی چشمان تو گرفتار امده است ، می آیم ، از گردابهای فضائی می گذرم ، 

از کوهستان  می گذرم و چون در مدار نورانیت قرار می گیرم ، بدل به نیزه ای آتشین می گردم که به اعماق عدم پرتاب می شود. 


ای ناگشوده ترین اسرار ! ای کلام ناپذیر عبارت ناشناس ! ترا به ناشناخته ترین مدایح ، ترا به ناشنیده ترین ستایش ها تقدیس می کنم . ای آرزوی ماورائی ! ای محال زیبا ! ای  بزرگ ! ای  ! مرا در این جنگل آهنین در این دنیای دودآلود سیاه ، غریب و تنها   می گذار 


  

نظرات 3 + ارسال نظر
حاجی سه‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:59 ب.ظ http://bishehr.ir

شاید..
در شأن او..
زیبا تر و رساتر ..
نتوان گفت

سکوت

علی پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:35 ب.ظ http://mygolf.blogsky.com

نمیشود در وصفش کلمه ای حتی جمله ای اورد
شاید امروز اگر او نبود
من نمیتوانستم بگویم نمیتوانم در وصفت جمله بنویسم ای بهترین بهتریناها
معلم:...

م.الف سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:17 ق.ظ http://dar-b-dar-heleyleii

آنجا که اسمان ستاره میفروخت
رنگین کمان در صف اشتیاق هم نوای من
سرود مرگ میخواند
تراَژدی فکر بارید
مثل پایان یک گل سرخ.
م.الف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد